خسوف، همان ماه صورت کبود
گفت: عُلیاء مُخَدَّرِه
گفتم: یعنی چه؟
گفت: مخدّره یعنی بانویی که کمتر از خانه بیرون می آمده،
مگر اینکه ضرورتی باشد،
مخدّره کسی است که مثلاً برای زیارت قبر مادرش هم
شبانه به همراه پدر و برادرانش میرفته
و مخدّره یعنی کسی که به فرض اگر میهمان به خانه شان میآمد،
پدرش نور چراغ را پایین میکشید تا حاضرین حتی حضور سایه اش را هم احساس نکنند؛
امّا مخدّره یعنی کسی که با نامحرم روبه رو هم نشده، چه رسد به عتاب و خطاب
و -خاک به این دهان- کسی که رنگ بازار را هم ندیده، چه رسد به بازار برده فروشان،
و چه بگویم یعنی کسی که مجلس شراب ...
گفتم: بس است ...
خدار را شکر که همه چیز به خیر گذشته
-دروغ است انشاءالله-
تقدیم به هیأت یازینب
نحن ننادی: یازینب کبری
شنبه 90/10/24
7:13 عصر حاشیه ها ( ) | |